مثل هوای بهار

گاهی آفتاب... گاهی باران... گاهی رنگین‌کمان...

مثل هوای بهار

گاهی آفتاب... گاهی باران... گاهی رنگین‌کمان...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۰۶ آبان ۰۲ ، ۰۷:۴۶ غزه
  • ۰۵ آبان ۰۲ ، ۲۲:۵۶ حاصل

۸ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

باید اعتراف کنم این روزها مادرانگی‌ام را عجیب گم کرده بودم؛ بسیار عجیب و بسیار زیاد...

کتاب «سخت شیرین» را می‌خوانم و انگار از لابه‌لایش دارم چیزهایی پیدا می‌کنم... اگر دچار حال من شده‌اید، اوصیکم به خواندنش.

 

خیلی این روزها به دعا محتاجم... با نفس‌های حقتان دعایم کنید... لطفا...

صبا
۳۰ دی ۰۱ ، ۲۲:۰۲ موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰ نظر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
صبا
۲۶ دی ۰۱ ، ۲۱:۴۶
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
صبا
۱۶ دی ۰۱ ، ۱۰:۰۶
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
صبا
۱۶ دی ۰۱ ، ۰۱:۱۱

صبح جمعه علی رفته بود نان بخرد. وقتی برگشت گفت مامان سردار سلیمانی می‌شناسید؟ گفتم بله. گفت شهیدشون کردن... گفتم چی می‌گی؟!... تلویزیون روشن کردیم... بهت‌زده به زیرنویس شبکه خبر نگاه می‌کردیم... من فروریخته بودم... به معنای واقعی کلمه فروریخته بودم... احساس می‌کردم دنیا به آخر رسیده...

تنها چیزی که می‌توانست کمی از بهت در بیاوردمان، مراسم بعد از نمازجمعه بود... راهپیمایی آدم‌های بهت‌زده و عزادار و سرگردان...

بعد از آن، روزها و روزها و روزها چشم ما به تلویزیون بود و گزارش تشییع سردار و اشک بود و اشک بود و اشک...

دلتنگی ما برای حاج قاسم، روز‌به‌روز بیشتر می‌شود و داغش برای ما تازه‌تر... 

 

 

پ.ن: ما که باشیم که برای حاج قاسم بنویسیم؟ آشفتگی و بی‌نظمی کلمات، گواه بر کوچکی و ناچیزی ماست در محضر نام بلندش... نمی‌توانستم چیزی ننویسم، هرچند که نوشتنم هم ارزشی ندارد جز تبرک کردن قلم و قلبم به عطر یادش...

صبا
۱۲ دی ۰۱ ، ۲۳:۵۳ موافقین ۷ مخالفین ۱ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

صبا
۱۲ دی ۰۱ ، ۱۶:۱۸ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

تا حالا در مراسم تدفین شهید گمنام بوده‌ای؟ می‌دانی تلقین شهید گمنام را چطور میخوانند؟ اسمع و افهم یا شهید! یا عبدالله ابن عبدالله!

می‌توانی تصور کنی چند سال بین این بدن و روحش فاصله و مفارقت بوده‌است؟

امشب این پیکر به خاک سپرده شد اما از چشم‌انتظاری هیچ مادری کم نشد...

 

 

پ.ن: یکی از شهدای گمنام را در محوطه مدرسه علی به خاک سپردند و روزی شد من هم آن‌جا باشم... نمی‌دانم این استجابت کدام دعای من بود... حالا دیگر دلم بیشتر از پیش قرص است که کسی آن‌جا مراقب علی است... سپردمش به شهید گمنام...

صبا
۰۶ دی ۰۱ ، ۱۹:۰۱ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۴ نظر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
صبا
۰۳ دی ۰۱ ، ۲۳:۴۵