مثل هوای بهار

گاهی آفتاب... گاهی باران... گاهی رنگین‌کمان...

مثل هوای بهار

گاهی آفتاب... گاهی باران... گاهی رنگین‌کمان...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۰۶ آبان ۰۲ ، ۰۷:۴۶ غزه
  • ۰۵ آبان ۰۲ ، ۲۲:۵۶ حاصل

۴ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

تا پیش از سفر کربلا، امام حسین(ع) برایم امام روضه‌ها بودند؛ امام شهید مظلوم؛ امام مصائب عاشورا، گاهی هم البته دلم می‌رفت پیش آن عبارت زیارت ناحیه: ... کنت ربیع الایتام و عصمة الانام...

بعد از سفر اربعین اما، همه چیز عوض شد... امام، امام حیّ مهربانم بودند که همه‌ی سال، همه جا، همه وقت، می‌شد از مهربانی‌شان سیراب شوی... هر وقت می‌خواستی از تو پذیرایی می‌کردند، به تو توجه می‌کردند، تو را زیر بال و پر لطفشان می‌گرفتند و در آغوش مهربانی‌شان غم‌هایت را ذره ذره پاک می‌کردند... من توی کربلا اصلا روضه گوش نمی‌دادم؛ انقدر که امام را زنده و حاضر می‌دیدم و بی‌وقفه در حال مهربانی و لطف...

بعد از سفر کربلا ورق برگشت؛ بیشتر مداحی‌های دلتنگی را دوست داشتم تا روضه‌ها... بیشتر دوست داشتم از دلتنگی گریه کنم تا از مصیبت، و خب... امام راه رفع دلتنگی را خوب می‌دانستند... بیشتر دوست داشتم با امام حرف بزنم... بیشتر دوست داشتم خاطرات مهربانی‌ها و پذیرایی‌های امام را در سفر مرور کنم... انگار همه سال با امام حی مهربانم زندگی می‌کردم؛

بعد ناگهان بر آستانه محرم می‌ایستادم و با بهت و ناباوری به روضه‌ها نگاه می‌کردم... به شرح مصائبی که بر آن آقای مهربان گذشته بود... روضه شنیدن برایم سخت بود... انگار که دلم نمی‌خواست باور کنم... دلم نمی‌خواست تصور کنم... وقت روضه‌ها، زیر چادرم، من برای مهربانی‌های امام اشک می‌ریختم و برای دلتنگی‌های خودم و از شدت محبتی که در دلم فوران می‌کرد برای آن آقای حی مهربان... آن آقایی که حرمش، سراسر بهجت بود... سراسر نور... سراسر لطف... سراسر رحمت...

انگار که امام، امام حی مهربان ما، همه آن غم‌های عاشورا را، (که بزرگترین غم آسمان و زمین بودند) یک‌تنه به دوش کشید، تا ما با داشتنش دیگر هیچ غمی نداشته باشیم....... 

صبا
۲۲ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۱۵ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳ نظر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
صبا
۱۹ مرداد ۰۰ ، ۰۱:۱۰
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
صبا
۱۸ مرداد ۰۰ ، ۰۰:۲۱

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز؛

هوا عجیب پاییزی است؛

تارت فندق و شکلات دارد توی یخچال خنک می‌شود؛

و ۱۵ سال است که ما زیر یک سقف هستیم...

 

 

 

 

پ.ن: ارزش عشق پس از سال‌ها را، فقط کسی می‌فهمد که تجربه‌اش کرده باشد... ۱۵ سال که نه، انگار از آغاز خلقتم، همراهم بوده‌ای...

صبا
۱۱ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۴۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر