از مهربانیهایت
سه شنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۱، ۰۱:۱۲ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
۱- اسمش این است که دیروز و امروز در جلسات دانشافزایی مدرسه بچهها بودم، ولی واقعیت این است که همهاش جلسه ذکر و یاد تو بود...
۲- امروز که استاد جلسه با تمام خضوعش، ایستاده بود و با احترام و حالت تضرع با نوای دعای فرج که پخش میشد، همخوانی میکرد، به من فهماند، اگر قرار است معلم باشی و چیزی به کسی یاد بدهی، وقتی اثرگذاری که فقیرترین باشی در محضر غنی مطلق...
۳- همیشه همینجور است... تا یک جایی میدان میدهی که دور بشوم... بعد پیک میفرستی که برم گرداند... ما را با محبتت میکُشی... فضل تو بیش از عدلت، کشته خواهد داد...
۰۱/۰۸/۲۴
خیلی دوستت دارم. ندیده