مثل هوای بهار

گاهی آفتاب... گاهی باران... گاهی رنگین‌کمان...

مثل هوای بهار

گاهی آفتاب... گاهی باران... گاهی رنگین‌کمان...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۰۶ آبان ۰۲ ، ۰۷:۴۶ غزه
  • ۰۵ آبان ۰۲ ، ۲۲:۵۶ حاصل

خیلی هم خوش آمدید!

شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۸، ۰۲:۰۹ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

حالا دیگر یک جوری شده ام که وقت بیماری هم، اگر فرصتی برای استراحت پیش بیاید ولی کارهای خانه بر زمین مانده باشد، نمی توانم استراحت کنم؛ هی به خودم می گویم فلان کار را هم بکنم بعد؛ و خب معلوم است که فرصت استراحت به همین راحتی و زودی از دست می رود.

کاش می شد بیماری از قبل خبر بدهد؛ یک تماس بگیرد و بگوید دارم خدمت می رسم، آمادگی اش را دارید؟

آن وقت ما تند تند لباسهای شسته را تا می کردیم و توی کشوها می گذاشتیم؛ ظرفها را می گذاشتیم توی ماشین (هرچند برنامه های طولانیش فیوز را می پراند)؛ مخزن آب یخچال را پر می کردیم؛ ساک و چمدان و کوله سفر را باز می کردیم؛ لباسهای کثیف را می ریختیم توی ماشین؛ اسباب بازی های بچه ها را می ریختیم توی سبد؛ فایل ورد پایان نامه مان را پی دی اف می کردیم و ایمیل می کردیم برای واحد انتشارات دانشگاه؛ به گلدان هایمان آب می دادیم؛ ریشه های پتوس هایمان را قیچی می کردیم؛ حتی ام کرار و دخترش را یک وعده مهمان می کردیم!؛ بعد در را باز کنیم و به بیماری بگوییم: بفرمایید! قدمتان بر چشم! خیلی خوش آمدید!

۹۸/۰۸/۱۸ موافقین ۳ مخالفین ۰
صبا

نظرات  (۳)

۲۴ آبان ۹۸ ، ۲۲:۱۵ آقای مهربان

سلام

خونه ی بدون زن واقعا غیرقابل تحمله

بدتر از اون تحمل بیماری و بی حالی همسفره

 

پاسخ:
علیکم السلام و رحمة الله
بدتر از اون اینه که مریض باشی و همسرت نباشه که بهت رسیدگی کنه،..
۲۷ آبان ۹۸ ، ۱۶:۲۵ امّــــــــ شــــــــــهــــــــرآشــــــــــوبـــــــ

خدانکنه هیچوقت بیماری در خونه آدم رو بزنه. ان شالله همیشه به سلامتی و شادی باشید

انشااالله زود خوب شید 

مادر همه امید خونه است ..نور خونه 

مواظب خودتون باشید :)

پاسخ:
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">