نجوم
بسماللهالرحمنالرحیم
زینبم آنقدر بزرگ شده که بشود شب قبل از خواب، از پنجرهای که بهخاطر خنکای ناگهانی وسط گرمای تابستانی خردادماه وزیده باز است، ستارهها را نشانش بدهی و درباره فرق ستاره و سیاره برایش بگویی و بپرسی دلت میخواد درمورد ستارهها و سیارهها و آسمون کتاب بخونیم؟ و بگوید که دلش میخواهد...
حالا از دیشب فکر میکنم کتابهای نجوم برای کودکان، علم جدای از خدا را روایت میکنند یا علم متصل به ملکوت را؟ مثلا کتاب نجومی هست که از ستارهها بگوید، جوری که ابراهیم فنظر نظرة فی النجوم؟!
راستش هم نگرانم بابت چیزهایی که به خورد بچههایمان دادهایم و میدهیم و جدا از ادراکات ملکوتاند و دلتنگم برای چیزی که باید باشد و نیست... شاید هم کسی که باید باشد و ... هست... اما ما چشمی برای دیدنش نداریم...
پ.ن: روایت انسان نگاهم را به همهچیز و ازجمله علم، تغییر میدهد...