مثل هوای بهار

گاهی آفتاب... گاهی باران... گاهی رنگین‌کمان...

مثل هوای بهار

گاهی آفتاب... گاهی باران... گاهی رنگین‌کمان...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

عرفت الله بفسخ العزائم

شنبه, ۲۸ اسفند ۱۴۰۰، ۰۴:۱۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

کره را گذاشته بودیم به دمای محیط برسد. قرار بود شیرینی‌های عیدمان را درست کنیم. خانه را مرتبِ مرتب کنیم. امانتی‌هایمان را از این ور و آن ور تحویل بگیریم. کمی خرید کنیم. سفره هفت‌سین بچینیم. شب بچه‌ها را ببریم شهربازی و آماده تحویل گرفتن سال جدید باشیم.

حوالی ساعت ۸/۵ صبح بود که خبر آمد... خبر تلخ و کوبنده بود... آقا محسن رفت...

آقا محسن، فقط پسرعمه‌ام نبود... بخش شیرینی از خاطرات کودکی‌ام بود... وقتی ۶-۷ ساله بودم و ازدواج کرد، خودش و خانم نازنینش، زوج رویایی عالم بچگی‌ام بودند... زوجی که مثل پدر و مادرم، خوشبختی را برای ذهن کودکانه من معنا می‌کردند... آقا محسن کسی بود که با کلمات مهرانگیزش، مرا به همسرم محرم کرد... معتمد همه‌مان بود... معیار بود برایمان... خط‌کش خوبی‌ها بود... حدود یک سال پیش بود که برای سوالی فقهی، تلفنی با ایشان مشورت کردم و چقدر پدرانه راهنماییم کرد... تجسم حسن اخلاق بود... و حالا با رفتنش انگار یک نقطه گذاشت روی پایان سال... پایان قرن... نقطه‌ای به نام مرگ...

من فکر می‌کنم، وقتی جام جانش، از شراب طهور عیدی‌های ملکوتی نیمه‌شعبانش، سرشار بوده، وقتی روح مطهرش در خواب، مهمان ملکوت بوده، ندایی برای او گفته یا ایتها النفس المطمئنة! ارجعی الی ربک! راضیة مرضیة!

و او به سبکی نسیم صبحگاهی، در آغوش خدا جای گرفته و دیگر هرگز به بدن بازنگشته است....

من جز این مرگ باشکوه، نمی‌توانم برای روح بلندش تصور کنم... و مرگی چنینم آرزوست...

۰۰/۱۲/۲۸ موافقین ۳ مخالفین ۰
صبا

نظرات  (۴)

۲۸ اسفند ۰۰ ، ۲۱:۲۸ شارمین امیریان

سلام.

خدا رحمتشون کنه و به شما صبر بده

پاسخ:
سلام
ممنونم
خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه. روحشون شاد باشه...

تسلیت میگم عزیزم 😔

پاسخ:
ممنونم عزیزم

سلام عزیز

تسلیت عزض می‌کنم

دیروز وقتی زینب سادات در مورد ایشون تو صفحه‌اشون نوشتن پسرخاله، یکباره یاد شما افتادم و گفتم حتما با شما هم نسبتی دارن

رحمت و رضوان حق بر ایشون، حتما حضرت ارباب دستگیرشون هستند

من که‌توفیق نداشتم بشناسمشون، اما از درد و غصه‌ی دوستانشون تو نت، مشخص بود باز ما یه بزرگی رو از دست دادیم...

خدا به شما و بازماندگانشون و دوستانشون صیر بده 

پاسخ:
سلام علیکم و‌ رحمت الله
ممنون
بله زینب‌سادات دخترعمه و زندایی من هستن.
بزرگی بودن از خوبان خدا، که هر کس می‌خواد اخلاقشون رو وصف کنه، میگه اخلاقشون محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) بود... فرزند صالحی بودن برای حضرت رسول (صلوات الله علیه). ان‌شاءالله در جوار ایشون و اهلبیتشون هستند...

رحمة الله علیه!

دنیا همین است؛ سرای کوچ! سرای عبور!

بارِ سنگینِ این جسمِ خاکی را وا رهانیده و به دنیایی قدم گذاشته که سرانجامِ همه‌ی ماست و ما جز برای مرگ آفریده نشده‌ایم!

بقول سهراب: «مرگ، پایانِ کبوتر نیست!»

 

پاسخ:
طوبی له و حسن مئاب...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">